کد مطلب:188662 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:235

معجزه 11 (در مورد اخبار آن حضرت از غیب)
قطب راوندی از ابوبصیر روایت كرد: حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) به مردی از اهل خراسان، فرمود: «پدرت چه طور است؟» گفت: خوب است؛ فرمود: «پدرت از دنیا رفت، زمانی كه تو به نواحی جرجان رسیده بودی» . حضرت فرمودند: «برادرت در چه حالی است؟» گفت: سالم و تندرست بود. فرمودند: «او همسایه ای به نام صالح داشت كه در فلان روز و فلان ساعت برادر تو را به قتل رساند» . آن مرد گریه كرد و گفت:



[ صفحه 46]



«انا لله و انا الیه راجعون بما اصبت» حضرت فرمودند: «گریه نكن و ناراحت نباش؛ زیرا جای او در بهشت است و بهشت از منزل فانی این دنیا برای او بهتر است» .

عرض كرد: یابن رسول الله (صلی الله علیه و اله)، زمانی كه برای دیدارتان راهی شدم، پسرم رنجور و مریض بود و دچار درد زیادی بود. از حال او هیچ سوالی نكردید؟ حضرت فرمودند: «مریضی پسرت بر طرف شده و با دختر عمه اش ازدواج كرده است. وقتی كه او را ببینی، از او پسری متولد شده كه نامش علی است و از شیعیان ما می باشد، اما پسرت شیعه ی ما نیست، بلكه دشمن ماست» . مرد گفت: آیا چاره ای وجود دارد؟ حضرت فرمودند: «او خود دشمنی دارد و دشمن او برایش كافی است» . راوی گفت: آن مرد بلند شد و رفت، من از آن حضرت سوال كردم، این مرد چه كسی بود؟ فرمودند: «مردی است مومن و از اهل خراسان و شیعه ی ماست» .



[ صفحه 47]